در این مقاله به ارائه چند مورد ضروری در سیستم سازی می پردازیم. در واقع سیستم سازی علمی است که به مدیران کمک می کند وابستگی کسب و کار را به خودشان کاهش دهند و وقتی در محل کار نیستند تمامی کارها به خوبی پیش برود.
1. وقتی با کاری مواجه می شوید که باید انجام شود آیا سعی می کنید خودتان انجام دهید یا تا حد ممکن کارها را واگذار می کنید؟
اغلب مدیران درگیر کارهای کم ارزش می شوند و همین باعث می شود به کارهای مهم تر نرسند.
2. فهرستی از تمام کارهایی که در محل کار انجام می دهید تهیه کنید و آن ها را به سه گروه تقسیم کنید.
کارهای قابل واگذاری، کارهای قابل حذف و کارهایی که فقط از عهده خودتان ساخته است.
3. آیا در تصمیمات محل کار از اصل ۲۰/۸۰ استفاده می کنید؟
تنها ۲۰ درصد تصمیمات کاری مهم و حیاتی هستند. بقیه تصمیم گیری ها را به کارمندان واگذار کنید. تصمیم گیری های کوچک یکی از تلف کننده های زمان هستند.
4. آیا کارهایی وجود دارد که انجام آن ها نیازی به کارمند حضوری ندارد؟
این گونه کارها را برون سپاری کنید تا توسط دیگران و مجموعه های متخصص در خارج از شرکت انجام شود.
5. آیا مراحل انجام تمام کارهای مهم شرکت را به دستورالعمل تبدیل کرده اید؟
اگر هنوز این کار را انجام نداده اید از کارمندان خود کمک بگیرید و از آن ها بخواهید تمام کارهایی که انجام می دهند را به یک فایل دستورالعمل تبدیل کنند تا دیگران هم بتوانند به کمک دستورالعمل همان کار را انجام دهند.
6. آیا از کارمندان خود می خواهید هر روز گزارش کار برایتان بفرستند؟
بهتر است یک آدرس ایمیل جدید تعریف کنید و از کارمندان بخواهید در پایان هر روز گزارش کار خود را به آن آدرس بفرستند تا شما در جریان تمام کارها قرار بگیرید.
7. انباری درست کنید و از تمام موارد مصرفی و تجهیزات ضروری یک نسخه اضافه داشته باشید تا در صورت برخورد با مشکل از آن استفاده کنید.
مثلا بسیاری از شرکت ها کامپیوترهایی دارند که کارهای حساسی انجام می دهند و همیشه باید روشن باشد. داشتن یک منبع تغذیه اضافه باعث می شود در صورت سوختن منبع تغذیه کامپیوتر، بلافاصله جایگزین شود.
8. آیا سیستمی درست کرده اید که کارمندان به راحتی به فایل های لازم دسترسی داشته باشند؟
مثلا می توانید شبکه درست کنید و در یک فولدر مشترک تمام فایل های لازم را قرار دهید تا هر کارمند بتواند به آن دسترسی داشته باشد.
4. طراحی سایت
اگر متوجه شده ایدکارمندانتان به هر قیمتی از شما دوری می کنند، نمی توانند ارتباط چشمی را حفظ کنند، در لحظه ی ورودتان به اتاق لبخندشان محو می شود، شاید لازم باشد بفهمید کجای کارتان اشتباه است. نشانه های خیلی ریز و درشتی وجود دارد که کارمندان تان شما را دوست ندارند. اگر تقریبا مطمئن هستید کارمندان تان از شما متنفر هستند، راه کار شما این جا است.
روش تان را عوض کنید
البته گاهی فقط شخصیت ها با هم جور درنمی آیند و این تقصیر هیچ کس نیست. ولی اگر بیش از ۱ کارمند از شما نفرت دارند، شاید لازم باشد نگاه دقیقی به آینه بیندازید و هرکاری می توانید برای تغییر این وضعیت انجام بدهید.چرا؟ قبل از هرچیز اگر یک رییس دوست نداشتنی باشید برای همه بد است: شما، کارمندان تان، و شرکت تان. ممکن است به آوازه تان لطمه وارد کند، بهره وری را کاهش دهد، مانع خلاقیت کارمندان شود، بر میزان شادی کارکنان تاثیر بگذارد، و در کل به کسب وکار لطمه وارد کند. اگر تقریبا مطمئن هستید کارمندان تان از شما متنفر هستند، راه کار شما این جا است:
1. موضوع را صریحا با شخص یا تیم مطرح کنید
مایکل کر، سخنران بین المللی کسب وکار و نویسنده ی "مزیت طنز" می گوید زمانی را اختصاص دهید و در محیطی آرام و خنثی بنشینید(قطعا دفترتان بهترین مکان است) و صریحا هرگونه تضاد شخصیتی را رودرور مطرح کنید و امیدوارم هر موضوعی را که هست حل کنید. او اضافه می کند: "یا حداقل برای شناخت بیش تر از مسائل شخصی آن کارمند وقت بگذارید، به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی در مورد خودتان و دانستن درمورد زندگی، خانواده، آرزوها و رویاهای شان راهی کلیدی برای اعتمادسازی، شکستن مرزها، و صمیمیت در هر رابطه ای است. "لین تیلور، کارشناس محیط کار ملی و نویسنده ی"حاکم ظالم دفترتان را رام کنید: چه طور رفتار بچگانه ی رییس تان را مدیریت کنید و در شغل تان پیش رفت کنید" همین نظر را دارد. او توضیح می دهد: "این بار بیش تر به دوش شما، مدیر، است که به آن شخص یا آن تیم نزدیک شوید و سوتفاهم ها را برطرف کنید".
2. کارهای فوق العاده ی کارمندان تان را بیش تر تقدیر و تحسین کنید.
بر اساس یک نظرسنجی عمومی اخیر از ۷۲۰۰ بزرگ سال، تقریبا نیمی از کارمندان امریکایی در مقطعی از زمان شغل شان را برای دور شدن از رییس شان ترک کرده اند. ولی پژوهشی از کریربیلدر در ۲۰۱۳ دریافت ۵۰ درصد پاسخ دهندگان اگر مورد تحسین قرار بگیرند ترغیب می شوند با شرکت بمانند. کر می گوید: "وقت بگذارید و به طور خصوصی و در ملأعام از کارمندان تان قدردانی کنید و تلاش های شان را- هنگامی که واقعا موجه است، تایید کنید. این عادت خوبی برای همه ی رییس ها است، ضروری است به کارمندانی که شاید با شما راحت نباشند بیش تر توجه داشته باشید. فقط مطمئن شوید این تقدیر توجیه پذیر است، در غیر این صورت برای جذب آدم ها، راهبردی ناامیدکننده و دلسرد کننده خواهدبود."
3. هم دل باشید.
تیلور توضیح می دهد هوش هیجانی فقط خوب بودن نیست، مراوده ی خوب است. او می گویدخوش وبش های معمول، مثل صبح به خیر گفتن، یا امروز حالتان چه طور است؟ یا متشکرم، و توجه کافی به علایق کارکنان تان تاثیر به سزایی در صمیمیت و دوست داشتنی بودن تان دارد" شاید از مد افتاده باشد ولی قانون طلایی این است: " با دیگران همان طور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود"، این نخستین گام قدرتمند در جهت مدیر خوب بودن است. او اضافه می کند: "نه این که بگوییم باید در آزمون محبوبیت برنده شوید، ولی اغلب گفته می شود شما فقط به اندازه ای خوب هستید که تیم تان خوب است."
4. صریح و روراست باشید.
کر می گوید اطلاعات را با کارمندان تان به اشتراک بگذارید، "با آنها مثل یک محرم اسرار رفتار کنید، اطلاعات ارزشمند را به اشتراک بگذارید، و بیش تر رک و روراست باشید. این قطعا کمک می کند اوضاع را بهتر کنید و برای تان در درازمدت تغییراتی را به ارمغان خواهد آورد."به اشتراک گذاشتن اطلاعات اعتماد ایجاد می کند و روش ساده ای برای علاقمند کردن کارمندان به خودتان است.
5. شوخ طبع باشید.
کر توصیه می کند: " شوخ طبع باشید- به ویژه درمورد خودتان، کارمندان دوست دارند رهبرشان هم پای آنها کمی شوخی کند و اگر شوخ طبعی تان را نشان دهید کمک شایانی می کند، البته تا زمانی که به سوی شوخ طبعی بی مزه ی مایکل اسکات در فیلم کمدی"آفیس/دفترکار"منحرف نشوید. خندیدن به اشتباه های احمقانه ی خودتان یا اعتراف به خطاهای تان روشی کلیدی برای اعتمادسازی و بهبود رابطه ای ناخوشایند است."
6. از ایده ها و نظرات شان استقبال کنید.
کر می گوید اگر نظر کارمندی را که فکر می کنید چندان دوست تان ندارد درمورد مسائل مهم محل کار بپرسید، این کار پیام قدرتمندی می فرستد: دانایی و تجربه ی او را ارزشمند می دانید."اگر به او فرصت خوبی برای صحبت کردن بدهید به او کمک می کنید شما را یک هم پیمان راستین ببیند، کسی که به ایده ها و نظراتش برای او مهم است."
7. با همه مهربان اما یکسان رفتار کنید.
برای کسی استثنا قایل نشوید- ولی با همه با احترام رفتار کنید.کر می گوید: "این یک کلیشه ی قدیمی است چون کاملا درست است: کارمندان تا زمانی که ندانند چه قدر به آنها اهمیت می دهید، اهمیت نمی دهند دانایی دارید. همیشه و هرروز، دائما طوری با آنها رفتار کنید که نشان دهید به شخص فراتر از عنوان شغلی اش توجه می کنید، و کارهای کوچک و پیشنهاد مزایای غیرمنتظره را دست کم نگیرید. اگر گاهی همه را به خوراکی یا قهوه مهمان کنید یا اجازه بدهید بعد از یک دوره ی سخت و پرکار ۱ ساعت زودتر بروند، شما را خیلی در توسعه روابط خوب پیش می برد."
8. با ثبات باشید.
وقتی کارمندان انتظارات را می دانند، برای شان آسان تر است که دوست تان بدارند و به شما احترام بگذارند. تیلور می گوید: "آن ها رییس هایی را تحسین می کنند که در مورد اهداف شفاف هستند، درصورت عدم تحقق این اهداف پیچیدگی های آن را درک می کنند، و در این مسیر منتظر برقراری ارتباط های خوب هستند، رییس های خوب مشوق و باهوش، و شوخ طبع هستند."
9. مراقب چگونگی تفویض کارها باشید.
تیلور توضیح می دهد بعضی رییس ها متخصص انگیزه بخشی به کارکنان برای پروژه ی جدید هستند. آنها تیم را سر ذوق می آورد و کارمندان عملا برای کار با آن شخص صف می کشند. او می گوید: "دیگران تقریبا به جای خواهش کردن امر و نهی می کنند و به آدم ها می گویند چه کارهایی باید انجام شود. آنها به جای عبارت"ما ایکس را لازم داریم" از" من ایکس را لازم دارم" استفاده می کنند. او می گوید: "اگر کارمندان احساس می کنند شما مشتاق هستید آستین های تان را بالا بزنید، هیچ کاری کسر شان تان نیست، و الگوی خوبی هستید، آن وقت از احترام آنها بهره مند خواهید شد."
10. بازخورد بدهید.
کارمندان به راستی از بازخورد، چه خوب چه بد، قدردانی می کنند. زمانی را برای نشست با کارمندان تان اختصاص دهید و با آنها درمورد نقاط قوت، حوزه هایی که می تواند بهتر شود، و پیش رفت گفت وگو کنید. هم چنین در حمایت و تشویق تردید نکنید. این تاثیر عمیقی خواهدداشت.
11. درک کنید که همه نمی توانند دوست تان داشته باشند.
کر می گوید مهم است که تفاوت بین احترام و دوست داشتن را تشخیص بدهید، " شاید کارمندانی باشند که هرقدر هم تلاش کنید دل شان را به دست بیاورید، به راحتی به دلایلی که از کنترل شما خارج است دوست تان نخواهندداشت. بنابراین در نهایت روی به دست آوردن احترام همه ی کارمندان تان تمرکز کنید، موضوعی که کنترل بیش تری روی آن دارید. و اگر آنها علاوه بر آن، دوست تان داشتند، آن را یک جایزه بدانید."
5. طراحی سایت
9. طراحی سایت
10. طراحی وب سایت
در واقع موانعی که به عقیده ی اکثریت افراد غیر قابل عبور هستند، برای افراد موفق چالشهایی به شمار می روند که باید بر آنها چیره شد. رویکرد افراد موفق در قبال مشکلات بسیار جالب توجه است. اعتماد به نفس آنان در مواجهه با مشکلات، به خاطر توانایی شان در دوری کردن از منفی نگری هایی است که دیگران را از پیشروی باز می دارد.
مارتین سلیگمن از دانشگاه پنسیلوانیا، بیش از هر کس دیگر روی این پدیده تحقیق کرده است. او به این نتیجه رسیده است که موفقیت در زندگی، محصول یک نقطه ی تمایز حیاتی است: اینکه در باور شما شکستهایتان ناشی از کمبودهای شخصی و خارج از کنترل شما باشند، یا اشتباهاتی که با تلاش می توان درستشان کرد. موفقیت تنها چیزی نیست که چارچوب ذهنی شما تعیین کننده ی آن است. سلیگمن متوجه شده است نرخ افسردگی میان کسانی که شکست هایشان را پای کمبودهای شخصی شان می گذارند بسیار بالاتر است. افراد خوش بین وضعیت بهتری دارند. آنها شکست را تجربه ای می دانند که می توان از آن درس گرفت و باور دارند می توانند در آینده عملکرد بهتری داشته باشند.
این چارچوب ذهنیِ همخوان با موفقیت، نیازمند هوش هیجانی است و تعجبی ندارد که از میان بیش از یک میلیون نفری که مؤسسه ی تلنت اسمارت روی آنها تحقیق کرده، ۹۰ درصد از بهترین عملکرد ها متعلق به کسانی بوده است که از هوش هیجانی بالایی برخوردار بوده اند. حفظ چارچوب ذهنی مناسب برای موفقیت آسان نیست و به طور اخص ۷ عامل باعث از بین رفتن آن می شوند. از آنجا که این چالش ها موانعی غیر قابل عبور به نظر می رسند، مانع پیشرفت فرد می شوند و او را پایین می کشند. اما افراد موفق اینگونه نیستند و این ۷ عامل هیچگاه سد راهشان نمی شود.
1- سن
سن در واقع فقط یک عدد است. افراد موفق اجازه نمی دهند سن، شخصیت و توانایی هایشان را تعیین کند. از هر کارآفرین جوان و موفقی که بپرسید، همین را به شما خواهد گفت. هستند اساتید دانشگاهی که به شاگردان خود می گویند برای مشاوره دادن هنوز زود است و برای اینکه بتوانند به صورت مستقل به فعالیت مشاوره ای بپردازند، باید اول چندین سال برای شرکت دیگری کار کنند. اما در همین کلاس، دانشجویانی را خواهید یافت که زیر بمبارن نصایح استاد خود، در حال انجام امور مربوط به مشاوره ی مشتریان خود هستند. مردم خوششان می آید به شما بگویند سنتان اجازه ی چه کارهایی را به شما می دهد یا نمی دهد. اما شما به حرف مردم گوش نکنید زیرا افراد موفق قطعاً چنین کاری نمی کنند. آنها به قلبشان رجوع می کنند و مسیری که به آن علاقه دارند را در پیش می گیرند و اجازه نمی دهند کالبد فیزیکی، ملاک انتخاب مسیرشان باشد.
2- حرف مردم
اگر از مقایسه ی خودتان با دیگران لذت می برید و احساس خوبی پیدا می کنید، دیگر صاحب سرنوشت خود نخواهید بود. شما نمی توانید جلوی واکنش هایتان به حرف دیگران را بگیرید. اما نباید موفقیت هایتان را با آن بسنجید. بدین ترتیب، فارغ از اینکه مردم چه فکر می کنند یا چه می گویند، احساس ارزشمند بودن شما از درون خودتان نشأت خواهد گرفت. افراد موفق خوب می دانند اهمیت قائل شدن برای حرف مردم، هدر دادن وقت و انرژی است و وقتی از انجام کاری احساس خوبی پیدا می کنند، به هیچکس اجازه نمی دهند این احساس خوب را از آنها بگیرد. به یاد داشته باشید، در هر برهه ای از زمان مردم هرچه در مورد شما فکر کنند و بگویند، شما هیچوقت به خوبی یا بدی تعریف و تمجیدها یا انتقادهای آنان نیستید.
3- افراد نامناسب
افراد موفق به یک نکته ی ساده باور دارند: ما برآیند ۵ نفری هستیم که بیشترین زمان را با آنها می گذرانیم. کمی به این موضوع فکر کنید: برخی از موفق ترین شرکت های چند سال اخیر دنیا، توسط زوج های فوق العاده ای بنا شده اند که شاید همه ی ما نامهایشان را شنیده ایم. استیو جابز و استیو وزنیاک از اپل در یک محل زندگی می کردند. بیل گیتس و پائول الن از مایکروسافت در مدرسه با هم آشنا شده بودند و سرگی برین و لری پیج از گوگل نیز در استنفورد با هم ملاقات کردند. همانطور که انسانهای بزرگ به شما کمک می کنند به حداکثر پتانسیل خود برسید، انسانهای کوچک هم شما را با خودشان به قعر چاه می فرستند. علت این کار آنها منفی بافی، بی رحمی، سندرم خود قربانی پنداری، جنون یا هر چیز دیگری که باشد، این افراد استرس و کشمکشی ایجاد می کنند که باید به هر قیمتی از آن دوری کرد. اگر از جایگاه خود در زندگی راضی نیستید، به اطراف خود نگاهی بیندازید. اغلب مواقع، ریشه ی مشکلات شما افرادی است که دور و بر خودتان جمع کرده اید. به یاد داشته باشید هیچگاه به قله ی توانایی های خود نخواهید رسید، مگر آنکه خودتان را در جمع افراد درست قرار داده باشید.
4- ترس
ترس چیزی جز احساس ادامه داری که فکر و خیال به آن دامن می زند نیست. احساس خطر یک حس واقعی است. همان احساس عجیب و غریبی است که وقتی ناگهان در معرض تصادف با یک اتوبوس قرار می گیرید، به خاطر فوران آدرنالین در خون با آن مواجه می شوید. اما احساس ترس یک انتخاب است. افراد موفق بهتر از هر کس دیگری این را می دانند و به همین خاطر ترس را در ذهن خود سرکوب می کنند. آنها به احساس خوشایندی که از غلبه بر ترسهایشان پیدا می کنند اعتیاد دارند. هیچوقت در زندگی تان به خاطر احساس ترس عقب ننشینید. همه ی ما بارها این جمله را شنیده ایم که «بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟ مثلاً اینکه بمیرید؟ اما مرگ بدترین اتفاقی که ممکن است برایتان رخ دهد نیست …». بدترین اتفاق در زندگی این است که اجازه دهید در عین زنده بودن، از درون بمیرید.
5- منفی نگری
زندگی همیشه آنگونه که ما می خواهیم پیش نمی رود. اما شما هم در طول شبانه روز همان ۲۴ ساعتی را فرصت دارید که بقیه نیز دارند. افراد موفق به زمان خود اهمیت ویژه ای می دهند و از هر لحظه ی آن استفاده ی مثبت می کنند. به جای اینکه بنشینند و از اوضاع گله کنند، روی تمام آنچه می توانند بابتش شکرگزار باشند متمرکز می شوند. سپس بهترین راه حل ممکن را پیدا می کنند، به سمت مشکل حمله ور می شوند و آن را پشت سر می گذارند. اما وقتی این انرژی منفی از جانب فرد دیگری ساطع می شود، باید مثل افراد موفق از آن اجتناب و خود را از منبع آن دور کرد. به بیان دیگر «اگر شخص عیبجو و ایرادگیر را فردی سیگاری بدانیم، آیا تمام بعد از ظهر کنار او می نشینید و دود سیگار او را استنشاق می کنید؟» البته که خیر. از او فاصله خواهید گرفت. با افراد منفی نگر هم باید همین کار را کرد. یک راه عالی برای متوقف کردن این دسته افراد این است که از آنها بپرسیم چه راه حلی برای مشکلی که از آن شکایت دارند پیشنهاد می دهند. بدین ترتیب یا ایرادگیری خود را ناتمام می گذارند یا بحث را در مسیری سازنده قرار می دهند.
6- گذشته یا آینده
گذشته و آینده نیز مثل ترس زاییده ی افکار شما هستند. هیچ عذاب وجدانی قادر نیست کوچک ترین تغییری در گذشته به وجود بیاورد. هیچ اضطرابی هم آینده را تغییر نخواهد داد. افراد موفق این را می دانند و روی زندگی در لحظه متمرکز می شوند. اگر مدام ذهنتان جای دیگری باشد، دستیابی به حداکثر توان برای شما ناممکن خواهد بود و نخواهید توانست واقعیت موجود هر لحظه را (با همه ی خوب یا بدش) به درستی درک کنید. برای اینکه در لحظه زندگی کنید باید این دو کار را انجام دهید:
گذشته ی خود را بپذیرید. اگر با گذشته ی خود آشتی نکنید، نه تنها هیچگاه شما را رها نمی کند، بلکه آینده ی شما را نیز در دست خواهد گرفت. افراد موفق خوب می دانند که تنها زمان مناسب برای نگاه کردن به گذشته زمانی است که بخواهید به پیشرفت خود بنگرید.
عدم قطعیت آینده را بپذیرید و از خودتان انتظارات خلاق واقع نداشته باشید. نگرانی در الانِ شما هیچ جایی ندارد. به قول مارک تواین: «نگرانی مثل پرداختن قرضی است که هیچوقت نداشته اید».
7- اوضاع جهان
هر چقدر اخبار را بیشتر دنبال کنید، چیزی جز چرخه ای بی پایان از جنگ، حملات خشونت بار، اقتصاد های شکننده، شرکت های در حال ورشکستگی و فجایع زیست محیطی نخواهد بود. همه ی اینها به راحتی ما را به این فکر فرو می برند که دنیا با شتابی بی سابقه در مسیر افول قرار دارد. کسی چه می داند، شاید واقعاً اینطور باشد. اما افراد موفق نگران چنین چیزی نخواهند بود چون خودشان را درگیر مسائلی که کنترلی رویش ندارند نمی کنند. در عوض، انرژی خود را روی دو چیزی متمرکز می کنند که کاملاً عنانش را در دست دارند: توجه و تلاش خودشان. آنها توجه خود را روی تمام چیزهایی متمرکز می کنند که شکرگزارش هستند و چشمشان به اتفاقات خوبی است که در دنیا رخ می دهد. افراد موفق تلاش خود را متوجه کارهایی می کنند که هر روز می توانند برای بهبود زندگی شخصی و محیط اطرافشان انجام دهند. همین قدم های کوچک هستند که دنیا را جای بهتری برای زندگی می کنند.
همه ی اینها را کنار هم بگذارید
موفقیت شما تحت تأثیر چارچوب ذهنی تان است. با نظم و تمرکز می توانید اطمینان حاصل کنید این ۷ مانع هیچگاه شما را از رسیدن به حداکثر توانتان باز نخواهند داشت.
4. طراحی سایت
«خود مدیریتی» محرکی قوی برای استقلال فردی، تصمیم گیری های درست،خلاقانه و در شرایط دشوار است. «خود مدیریتی» از جمله مهارت های کلیدی در رهبران موثر است. این مهارت مجموعه ای از اقدامات آگاهانه است که بر طرز تفکر، احساسات و رفتارهای هر یک از ما برای کسب بهترین نتایج در زندگی شخصی و حرفه ای تاثیرگذار است.
برخی از رفتارها در فردی که توانایی «خود مدیریتی» دارند بسیار بارز است. از جمله این رفتارها می توان به خودآگاهی، خودتنظیمی اهداف، خود انگیختگی، مثبت صحبت کردن، ارتباطات شجاعانه و موثر و توانایی دریافت و ارائه بازخورد است. تبدیل شدن به یک خود-مدیر و حفظ مهارت های «خود مدیریتی» یک فعالیت توسعه ای به شمار می آید. در این نوشتار راهکارهایی برای کسب مهارت های «خودمدیریتی» ارائه می شود.
1- بر زمان«حال» متمرکز باشید.
اگر برای شما تمرکز کار دشواری است، توانایی انجام کارها در زمان تعیین شده را ندارید، برای شما به یادآوردن جزئیات سخت است، فکر می کنید دیگران شما را درک نمی کنند؛ همه این موارد نشانه هایی از آن است که شما بر وضعیت «حال» تمرکز ندارید. یکی از مهم ترین مولفه ها برای داشتن یک زندگی سالم و البته توانمندی در «خودمدیریتی»، آن است که در زمان حال (و نه گذشته و آینده) متمرکز باشید.
2- نگرش ذهنی مثبت داشته باشید.
در روزگار حاضر تقریبا هر روز در حال دریافت اخبار نگران کننده تر هستیم. اما هنر یک رهبر موثر آن است که توانایی نگرش ذهنی مثبت برای خنثی کردن اثرات این اخبار را داشته باشد. برای اینکه بتوانید همیشه نگرش ذهنی مثبت خود را قوی نگاه دارید می توانید اقدامات زیر را انجام دهید:
مثبت اندیش باشید. البته مثبت اندیشی یک عادت مهم است. همه چیز از ذهن شما آغاز می شود. این عادت پراهمیت می تواند موفقیت های بزرگی را برای شما به ارمغان بیاورد. یکی از بهترین تکنیک ها برای دورانداختن یک فکر منفی، جایگزینی آن با یک موضوع مثبت است. برای مثال می توانید در هنگام بروز یک فکر منفی به لبخند زیبای کودکی که می شناسید فکر کنید.
در گفت وگوهای خود از زبان مثبت استفاده کنید. گاهی برخی افراد به طور مستمر از آب و هوا، وضعیت شغلی، همسر، همسایگان و هرچیز دیگری گلایه و شکایت می کنند. مطالعات نشان می دهد که دقیقا چنین افرادی از کیفیت زندگی پایین تری نسبت به دیگران برخوردارند. باید به یاد داشت با جایگزین واژگان مثبت به جای کلمات منفی، مسیری مناسب برای کسب بهترین نتایج ایجاد می کنید.
بپذیرید که همه چیز ایده آل و کامل نیست. پذیرش این موضوع می تواند کمک فراوانی به ایجاد نگرش ذهنی مثبت در شما کند. وقتی این موضوع را می پذیریم که برخی چیزها خارج از کنترل ما هستند، به جای اتلاف انرژی روی احساسات منفی، می توانیم به جنبه های مناسب و مثبت آن تمرکز کنیم.
بیشتر وقت خود را با افراد مثبت بگذرانید. این یک واقعیت است که طبیعت ما انسان ها به گونه ای است که به تدریج خلق و خو و رفتارهای مشابه با کسانی که به ما نزدیک هستند، خواهیم گرفت. بنابراین بهتر است بیشترین وقت خود را با کسانی بگذرانید که تفکر مثبتی دارند.
3- ارزش های فردی خود را مشخص کنید.
برای رهبری موفق و موثر، نیاز است ارزش های شخصی خود را تعیین کنید. برای رهبری که ارزش های فردی شفافی داشته باشد، تصمیم گیری بسیار آسان تر است. مشخص کردن ارزش های فردی موجب پایه گذاری اعتماد، افزایش اعتبار و پذیرش یک رهبر در سطح سازمان و کارکنان می شود.
4- برای زندگی شخصی خود برنامه ریزی داشته باشید.
یکی از مهم ترین نشانه های مهم در فردی که ویژگی «خودمدیریتی» دارد، داشتن برنامه زندگی(Life Plan) است. یک رهبر موثر برای زندگی فردی خود در تمامی ابعاد، برنامه ای تنظیم شده دارد و روزانه وضعیت پیشرفت آن را رصد می کند. استفاده از ابزار «چرخ زندگی» یکی از بهترین روش ها برای برنامه ریزی در زندگی شخصی است که در ابعاد مختلف زندگی به شما امکان برنامه ریزی می دهد.
5- برای سلامت خود برنامه ویژه ای داشته باشید.
سلامت جسمانی و روانی برای فردی که قصد رهبری موثر در سازمان دارد یک الزام است. بنابراین اگر تاکنون در این زمینه از خود کاهلی نشان داده اید، همین امروز برای سلامت خود برنامه ریزی ویژه انجام دهید. موضوعات مهمی چون وضعیت رژیم روزانه غذایی، تحرک و ورزش روزانه، خواب کافی، سلامت ذهن و روان از جمله مواردی است که برای آن باید برنامه ریزی جدی صورت گیرد.
6- مدیریت استرس داشته باشید.
ماهیت رهبری سازمانی مواجهه و رویارویی با چالش های پیچیده روزانه را می طلبد. یک رهبر موثر سازمانی باید توانایی اتخاذ تصمیمات دشوار را در کوتاه ترین زمان ممکن داشته باشد و این ویژگی می تواند موجب ایجاد استرس شدید و در نتیجه کاهش تدریجی توانایی شود. بنابراین تسلط و آگاهی از روش هایی برای کاهش استرس روزانه برای یک رهبر موثر یک الزام است. اما برخی اقدامات کوچک زیر ممکن است به کاهش استرس روزانه کمک کند:
به خاطر داشته باشید «خودمدیریتی» یکی از مهارت های مهم برای تبدیل شدن به رهبری موثر و تحول گرا است و نقطه آغازین برای تقویت این مهارت آن است که از وضعیت موجود خود آگاه باشید.
1. طراحی سایت
6. طراحی سایت
10. طراحی سایت تهران
11. طراحی سایت
4. طراحی سایت
9. طراحی سایت
10. طراحی وب سایت
11. طراحی سایت شرکتی
13. طراحی سایت تهران
14. طراحی سایت
15. طراحی وب سایت
16. طراحی سایت شرکتی
18. طراحی سایت تهران
19. طراحی سایت
20. طراحی وب سایت
21. طراحی سایت شرکتی
23. طراحی سایت تهران
24. طراحی سایت
25. طراحی وب سایت
26. طراحی سایت شرکتی
28. طراحی سایت تهران
29. طراحی سایت
30. طراحی وب سایت
31. طراحی سایت شرکتی
33. طراحی سایت تهران
34. طراحی سایت
35. طراحی وب سایت
36. طراحی سایت شرکتی
38. طراحی سایت تهران
39. طراحی سایت
40. طراحی وب سایت
41. طراحی سایت شرکتی
43. طراحی سایت تهران
44. طراحی سایت
45. طراحی وب سایت
46. طراحی سایت شرکتی
48. طراحی سایت تهران
49. طراحی سایت
50. طراحی وب سایت
51. طراحی سایت شرکتی
53. طراحی سایت تهران
54. طراحی سایت
55. طراحی وب سایت
56. طراحی سایت شرکتی
58. طراحی سایت تهران
59. طراحی سایت
60. طراحی وب سایت
61. طراحی سایت شرکتی
63. طراحی سایت تهران
64. طراحی سایت
65. طراحی وب سایت
66. طراحی سایت شرکتی
68. طراحی سایت تهران
69. طراحی سایت
70. طراحی وب سایت
71. طراحی سایت شرکتی
73. طراحی سایت تهران
74. طراحی سایت
75. طراحی وب سایت
76. طراحی سایت شرکتی
78. طراحی سایت تهران
79. طراحی سایت
80. طراحی وب سایت
81. طراحی سایت شرکتی
83. طراحی سایت تهران
84. طراحی سایت
85. طراحی وب سایت
86. طراحی سایت شرکتی
88. طراحی سایت تهران
89. طراحی سایت
90. طراحی وب سایت
91. طراحی سایت شرکتی
93. طراحی سایت تهران
94. طراحی سایت
95. طراحی وب سایت
96. طراحی سایت شرکتی
98. طراحی سایت تهران
99. طراحی سایت
در حال حاضر سرعت بارگذاری صفحات از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این مقاله بیان میشود که چرا طراحی یک وبسایت ریسپانسیو یا واکنشگرا اولین گام بسیار مهم است است و نیز راه بهتری که پیش روی شما وجود دارد ترکیب AMP (صفحات سریع موبایل) با طراحی PWA (وب اپلیکیشنهای پیشرونده) است.
امروزه اهمیت طراحی برای موبایل از دسکتاپ پیشی گرفته است، بنابراین باید تمام تلاش خود را بکنید تا بتوانید بهترین نتیجه و بیشترین بازده را از این شرایط داشته باشید. جستجوی موبایل، برای تبلیغ کنندگان و هر کسب و کاری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. به این آمارها توجه کنید:
در حال حاضر، با طراحی وب موبایل دوستانه، سرعت تقریبا تقدم بیشتری بر هر فاکتور رتبهبندی دارد. اما آیا نیمی از وب به طور جدی برای جستجوی موبایل بهینه شده است ؟! با توجه به گوگل، 70% از صفحات وب موبایلی 7 ثانیه طول میکشد تا محتوای بصری را بارگذاری کنند.
رفع بسیاری از این مسائل نیاز به سرمایهگذاری در یک سیستم مدیریت محتوا (CMS) و پیکربندی مناسب برای سایت موبایلی شما را دارد. با این حال، بسیاری از سؤالات باقی میماند که چه پیکربندی واقعا در وبسایت شما بهترین کار را انجام میدهد.
در حال حاضر ایجاد یک وبسایت موبایل مستقل، از دیدگاه کاربر نهایی خوب است، اما از لحاظ بهینهسازی موتور جستجو ارزش وبسایت شما به شدت کاهش مییابد. فراتر از این، دامنههای موبایل میتوانند سرمایهگذاری پرهزینهای داشته باشند و حتی هزینه نگهداری از آنها بیشتر باشد. به طور کلی طراحی ریسپانسیو علاوه بر اینکه مزایای زیادی مانند ارزانتر بودن نسبت به ایجاد یک سایت مستقل برای موبایل را خواهد داشت اما اشکالات و نقصهایی را هم دارد؛ باید به یاد داشته باشیم که طراحی موبایل ریسپانسیو برای سرعت طراحی نشده است، برای طراحان طراحی میشود، همچنین برخی اطلاعات مانند جدولها باید بر روی دستگاههای کوچک بهینه شوند. بنابراین فقط طراحی ریسپانسیو کافی نیست و امروزه بسیاری از سایتها و صفحات پیش به سمت استفاده از صفحات AMP میروند.
AMP اساسا یک چهارچوب HTML است که همانند یک شبکه تحویل محتوا کار میکند و باعث افزایش سرعت سایتهای موبایلی میشود. AMP برای ناشرانی که مقالات خبری و پستهای وبلاگ را ارائه میدهند ایدهال است و در حال حاضر توسط موتورهای جستجوی زیادی و حتی تبلیغات AdWords به کار میرود. با استفاده از تگ Fast Fetch، صفحات سریع موبایل (AMP) همچنان سریعتر و راحتتر اجرا میشوند. به گفته گوگل، بالای 900.000 دامنه AMP را پذیرفته اند و همچنان در حال افزایش است. در حقیقت، ناشران متعددی پس از تغییر به AMP موفقیت چشمگیری داشته اند:
گوگل نیز این راز را پنهان کرده است که صفحات وب AMP برای گردونههای خبری موبایل خود الویت دارد.
سرعت وب موبایلی به طور واضح تأثیر زیادی بر تجربه کاربری و نرخ تبدیل شما دارد.
صفحات AMP با استفاده از اطلاعات ذخیره شده در حافظه پنهان (کش) گوگل بارگذاری شده و به نمایش در میآیند. با استفاده از کش گوگل، صفحات وب با AMP دو برابر سریعتر نسبت به صفحات وب مرسوم بارگذاری میشوند. از آنجا که AMP با استفاده از کش گوگل بارگذاری میشود و به عنوان نسخه متفاوتی از سند اصلی عمل میکند، بنابراین کلیکها سخت است تا پیگیری شوند، زیرا آنها به طور تکنیکالی بر روی وبسایت ناشر اتفاق نمیافتد؛ این امر تأثیر قابل توجهی بر روی تعامل دارد. AMP برای به کار بردن در پستهای وبلاگ آموزنده عالی است اما بین کلیک اولیه و تعامل بیشتر با سایت گسستگی واضحی وجود دارد. این بدان معناست که ناشران و فروشگاهای تجارت الکترونیک باید از لحاظ تئوری دو نسخه متفاوت از پیشنهادات خود ارائه دهند.
بنابراین همانطور که در بالا ذکر شد بهتر است AMP را برای مقالات خبری و پستهای وبلاگ به کار ببرید و از آن در تمام صفحات خود استفاده نکنید؛ زیرا بسیاری از استایلها و ویژگیهای گرافیکی را از بین میبرد، از این رو نمیتوان از AMP به عنوان شاهکلید استفاده کرد. اما اگر میخواهید ترافیک قابل توجهی را به سمت سایت خود هدایت کنید میتوانید بر روی شتابدهنده صفحات موبایل یا AMP تمرکز کنید.
ممکن است با PWA ها آشنا باشید، اگر چه سایتهای بسیار کمی این تکنولوژی هوشمندانه را استفاده میکنند. PWA ها وبسایتهایی هستند که مانند یک اپلیکیشن عمل میکنند اما نیازی به دانلود و نصب ندارند. PWAها از طریق مرورگر وب در دسترس هستند و از جاوا اسکریپت یا CSS همراه با HTML استفاده میکنند تا سرعت بارگذاری تقریبا لحظهای را ایجاد کنند. با استفاده از شناسههای منبع جهانی (URI) آنها، PWA ها در زمان بوک مارک یا اشتراک توسط کاربر وب، قابل لینک هستند. مزایای اصلی PWA ها عبارتند از:
در درجه اول، PWAها توسط فروشگاههای تجارت الکترونیک استفاده میشوند تا زمانهای checkout سریعتر و یک تجربه کاربر نهایی بهتر ایجاد کنند. PWAها میتوانند تعامل در سایت را افزایش دهند و نرخ تبدیل را از طریق تواناییشان برای استفاده از منابع آفلاین و نوتیفیکیشها جهت ارتباط با کاربران افزایش دهد. همچنین اگر بخواهید کاربر از تمامی امکانات استفاده کند و تحت تأثیر جلوههای گرافیکی قرار بگیرد باید از وب اپلیکیشنهای پیشرونده یا PWAها استفاده کنید. اما اشکالاتی در استفاده از PWAها وجود دارد؛ سرمایهگذاری بر روی آن نسبتا گران قیمت و اجرای آنها سخت است؛ به این معنی که شما باید احتمالا یک طراح وب حرفهای را برای انجام اینکار و حفظ و بهبود آن استخدام کنید. بنابراین بهترین راهکار این است که ترکیبی از یک طراحی واکنشگرا و AMP را برای سئو و بهینهسازی وبسایت خود استفاده کنید.
AMP برای ناشرانی ایدهال است که تنها به دنبال هدایت ترافیک بیشتری به وبلاگ یا نشریهشان هستند. بسیاری از مالکان وبسایت برای پیادهسازی AMP تلاش میکنند، زیرا بسیاری از CMSها هنوز پلاگینی در دسترسی ندارند، به عبارت دیگر، PWAها در تمام مرورگرها کار میکنند و پیشرفتهای پیشرونده، آنها را از ویروسها و محتوای ناخواسته حفاظت میکنند.
از لحاظ سرعت، PWAها و AMPها هر دو زمان بارگذاری تقریبا لحظهای دارند. بزرگترین تفاوت تقریبا در سرعت نویگیشنی است که از PWAها میآید، بر خلاف AMP همه صفحات وب در این فرمت میزبانی خواهند شد.
از دیدگاه رتبهبندی، AMP ممکن است یک سیگنال رتبه بندی باشد (هیچکس هنوز نمی داند)، اما در صورتیکه PWAها تقریبا سرعتهای بارگذاری یکسانی میزبانی میکنند.
از دیدگاه طراحی وب، AMP وحشتناک و فاجعه است زیرا بسیاری از عناصر گرافیکی و رابط کاربری طراحی بومی را از بین میبرد. به عبارت دیگر، PWAها قادر هستند تمامی عناصر طراحی شما را در یک نمایش اپلیکیشن مانند، رندر و ارائه دهند که منجر میشود آنها بیشتر کاربر پسند باشند. در نهایت، PWAها به مرورگرهای مختلف پاسخ میدهند و میتوانند به سطح دسترسی (permission) کاربری برای ایجاد یک تجربه checkout خوب واکنش دهند. بنابراین بهترین راه حل این است که هر دو را برای یک تجربه سریع و همانند ترکیب کنید. بیشتر برندها این کار را انجام دادهاند. با توجه به قابلیت دیدن جستجوی بیشتر و سرعت مقالات AMP و رابط اپلیکیشن مانند PWAها، ترکیب هر دو میتواند به طور قابل توجهی سیگنالهای کاربری شما را افزایش دهد و تجربهای بهتر را برای کاربران ایجاد کند.
طراحی سایت ریسپانسیو اولین گام خوب است اما نمیتوان اعتقاد داشت که برای رقابت کسب و کارها در حوزه رقابتی کافی است؛ این امر به ویژه برای ناشران صدق میکند. برای پلتفرمهای تجارت الکترونیک، ترکیب AMP با طراحی PWA به خوبی بهترین پیکربندی موبایل را در اختیار شما قرار میدهد. بنابراین قبل از اینکه دیر شود، وبسایت خود را موبایل دوستانه کنید.
شاید کسب درآمد از وب سایت تان بدون امکان فروش کالا یکی از دغدغه های شما باشد. ممکن است شما سایت داشته باشید اما کالایی برای فروش نداشته باشید که با فروش آن کسب درآمد کنید. این مقاله درباره نحوه فروش کالاهای فیزیکی و ملموس در وب سایت نیست. این مقاله درباره روش کسب درآمد از طریق محتوا است. اولین گام طبیعتاً ایجاد مخاطب است. همانطور که یک تجارت به مشتری نیاز دارد، شما نیز برای محتوای خود به مخاطب نیاز دارید. فعالیت شبکه های تلویزیونی در شبکه های اجتماعی دقیقاً به دلیل همین جذب مخاطب است. فعالیت در شبکه های اجتماعی می تواند کاربرانی در رنج سنی 18 تا 49 سال را جذب کند. افرادی که در این سن قرار دارند را می توان از طریق تبلیغات در شبکه های اجتماعی به خرید کالا ترغیب کرد. باید توجه داشت که جذب مخاطب باید بیشتر بر اساس نیاز مخاطبان به نوع محتوای شما باشد تا اینکه بر اساس سن مخاطبان بخواهید آنها را جذب کند.
برای مثال اگر شما به کسانی که می خواهند کسب و کار جدیدی راه بیاندازند مشاوره می دهید یک فرد 60 ساله که بخواهد کار کردن برای دیگران را ترک و برای خود کار کند نیز می تواند مخاطب شما باشد. شما ممکن است بخواهید کاربران را بر اساس زندگی در یک موقعیت جغرافیایی خاص جذب کنید. یا اینکه مخاطبان خود را براساس علاقه آنها به یک موضوع خاص انتخاب کنید، در هر صورت شما باید براساس مخاطب نهایی که می خواهید جذب کنید، نوع محتوای خود را مشخص و آن را تهیه کنید.
برای کسب درآمد از محتوا می توانید با کسب و کارهایی که در ارتباط با محتوای شما کالا تولید می کنند همکاری کنید. شما به مخاطبین زیادی به صورت ماهانه، احتیاج دارید که بتوانید از تولید محتوا، کسب درآمد کنید.
برای کسب درآمد از تولید متن دیجیتال یکی از معمول ترین روش ها دریافت تبلیغات است. تبلیغات میتوانند بصورت متنی و تصویری در حاشیه سایت شما قرار داشته باشند. یا حتی ممکن است در هنگام پخش ویدئوها در وب سایت خود بخشی از ویدئو را به تبلیغ اختصاص دهید.
به خاطر داشته باشید که قراردادن تبلیغی که برای کاربران ارزشمند باشد می تواند به کسب درآمد شما کمک کند ولی اگر تبلیغات سایت شما با نیاز مخاطبان هم سو نباشد، مخاطبان از دیدن این تبلیغات آزرده خواهند شد.
برای کسب بیشترین سود از تبلیغات شما باید یک تعادل بین تجارت خود و شرکت تبلیغ دهنده و مخاطبان سایت برقرار کنید. انجام اینکار شما باید روش های تبلیغاتی را که بیشترین مخاطب را جذب کرده و تجربه کاربری مثبتی را نیز برای کاربران رقم بزند، را انتخاب نمایید. برای مثال: تبلیغ در یک ویدئو بسیار بیشتر از تبلیغات در حاشیه سایت مخاطب را جذب می کند. زیرا که کاربران با مشاهده مداوم تبلیغات در حاشیه سایت ها بسادگی آنها را نادیده می گیرند.
اما داشتن تبلیغات ویدئویی موثر تنها با تولید محتوای با کیفیت ممکن می شود. شما نمی توانید یک تبلیغ 15 ثانیه ای پخش کنید و بعد از آن ویدئو یک محتوای بی کیفیت 30 ثانیه ای ارائه دهید و انتظار داشته باشید مخاطبان ویدئوی بعدی در سایت شما را اجرا کنند.
تبلیغات همسان کمتر از بنر ها و ویدئو های تبلیغاتی مزاحم بازدید بینندگان سایت می باشد. تبلیغات همسان مانند هر تبلیغ دیگری یک نشان تبلیغاتی بودن بر روی خود دارد تا بینندگان متوجه شوند که محتوای آن تبلیغاتی است. اما در تبلیغات همسان هم راستا بودن تبلیغ با نیاز مخاطب بسیار بیشتر از هر نوع تبلیغ دیگری در نظر گرفته می شود. هدف تبلیغات همسان اغلب ایجاد آگاهی از یک برند است و نه تبلیغ برای فروش بیشتر محصول. سایت های مختلفی از تبلیغات همسان استقبال می کنند، زیرا که خوانندگان سایت آنها با کمال علاقه به خواندن چنین تبلیغاتی می پردازند.
تبلیغات همسان میتواند با هشتگ " # تبلیغاتی" یا به هر صورت دیگری به مخاطب خود اطلاع دهد که محتوا تبلیغاتی است. این تبلیغات باید هم برای مخاطب و هم برای تبلیغ کننده سودمند باشد. و این سودمندی در نهایت به سود سایت شما نیز خواهد بود.
استفاده از تبلیغات همسان میان سایتهای ایرانی هم بسیار متداول شده و حتما دیده اید که بسیاری از سایتها در بخش انتهایی مقالات خود مطالب مشابهی را به شما پیشنهاد می کنند که لینک آن مربوط به سایتهای دیگر است.
یک تبلیغ بطور معمول زمانی رخ می دهد که یکی از شرکای تجاری بخشی از محتوای سایت شریک دیگر را به خود اختصاص می دهد. در بالا درباره تبلیغ همسان یا Native صحبت کردیم. مشارکت در محتوا و تبلیغ بومی شباهت های بسیاری باهم دارند. مشارکت در محتوا نوعی تبلیغ است که در آن، شرکت ها از شما می خواهند که تبلیغات آنها در سایت را خودتان بنویسید تا حداکثر هماهنگی با محتوای شما و تبلیغات وجود داشته باشد.
شما حتماً تصاویر و ویدئو های تبلیغاتی فراوانی را در اینستاگرام دیده اید که توسط افراد معروف تولید شده اند. مثلاً بازیکن های فوتبال، والیبال، بسکتبال و غیره اغلب لباسی با آرم یک برند خاص را پوشیده و ویدئو تبلیغاتی برای آن برند ایجاد و پست می کنند.
برای کسب درآمد از محتوا سه راه پیشنهاد دادیم:
تا زمانی که مخاطب نداشته باشید هیچ سایتی مایل به تبلیغ کردن در سایت شما نیست پس هر کاری که می کنید نگذارید تبلیغات مزاحمتی برای مخاطبان شما ایجاد کنند.